قوله تعالى: فلعلک تارک مگر که فروخواهى گذاشت بعْض ما یوحى‏ إلیْک چیزى از آنچه بتو فرستاده‏اند از پیغام، و ضائق به صدْرک و دل تو از آن تنگ مى‏خواهد بود، أنْ یقولوا که میگویند لوْ لا أنْزل علیْه کنْز که چرا برو گنجى فرو نفرستادند، أوْ جاء معه ملک یا که چرا با او فریشته‏اى نیامد إنما أنْت نذیر نه اى تو مگر آگاه کننده بیم نماى، و الله على‏ کل شیْ‏ء وکیل (۱۲)


و الله بر همه چیز گواه است و همه چیز را خداوند.


أمْ یقولون افْتراه میگویند که این پیغام این مرد از خود ساخت، قلْ فأْتوا بگو ایشان را که بیارید بعشْر سور مثْله ده سورت مانند این.


مفْتریات فرا ساخته شما، و ادْعوا من اسْتطعْتمْ منْ دون الله و آن گه اگر توانید که بیارید هر کرا خواهید و هر چه توانید فرود از الله خداى میخوانید إنْ کنْتمْ صادقین (۱۳) اگر راست مى‏گویید.


فإلمْ یسْتجیبوا لکمْ اگر چنانست که آنچه گوئید و از ایشان خواهید نکنند و نتوانند فاعْلموا پس بدانید أنما أنْزل بعلْم الله که آنچه فرو فرستاده آمد بعلم خداى است بدانش او و أنْ لا إله إلا هو و بدانید که نیست خدایى جز او فهلْ أنْتمْ مسْلمون (۱۴) گردن نهادن را هستید.


منْ کان یرید الْحیاة الدنْیا و زینتها هر که زندگانى این جهان میخواهد و آرایش آن نوف إلیْهمْ أعْمالهمْ فیها بایشان گزاریم تمام مزد کردار ایشان هم درین جهان و همْ فیها لا یبْخسون (۱۵) و مزد کردار ایشان درین جهان چیزى بکاسته نیامد.


أولئک الذین ایشان آنند، لیْس لهمْ فی الْآخرة که نیست ایشان را در آن جهان إلا النار مگر آتش و حبط ما صنعوا فیها و تباه گشت هر کردار که میکردند در دنیا و باطل ما کانوا یعْملون (۱۶) و نیست گشت هر چه میکردند از کردار.


أ فمنْ کان على‏ بینة منْ ربه کسى که بر درستى و پیدایى است از خداوند خویش، و یتْلوه شاهد منْه و زبان او آن را میخواند آن زبان که گواه الله است و منْ قبْله کتاب موسى‏ إماما و رحْمة و پیش از قرآن تورات موسى راهى در پیش رونده و از الله مهربانى أولئک یوْمنون به اینان گرویده‏اند بآن و منْ یکْفرْ به من الْأحْزاب و هر که ب: محمد کافر شود، فالنار موْعده آتش وعده جاى او، فلا تک فی مرْیة منْه نگر که در گمان نیفتى از این قرآن، إنه الْحق منْ ربک که آن سخن راست و درست است از خداوند تو، و لکن أکْثر الناس لا یوْمنون (۱۷) لکن بیشتر مردمان بنه مى‏گروند.


و منْ أظْلم و کیست افزونى جوى‏تر و ستم کارتر ممن افْترى‏ على الله کذبا از آن کس که دروغ سازد بر خداوند خویش، أولئک یعْرضون على‏ ربهمْ مفتریان ایشان‏اند که فرداشان عرضه میکنند بر خداوند ایشان، و یقول الْأشْهاد و گویند گوایان الله، هولاء الذین کذبوا على‏ ربهمْ اینان ایشانند که دروغ گفتند بر خداوند خویش، ألا لعْنة الله على الظالمین (۱۸) آگاه باشید و بدانید که لعنت خدا بر ظالمان است.


الذین یصدون عنْ سبیل الله ایشان که مى‏گردانند از راه خداى، و یبْغونها عوجا و در آن عیب بینند و راستى آن را مى‏کژى جویند، و همْ بالْآخرة همْ کافرون (۱۹) و ایشان برستاخیز ناگرویده.


أولئک لمْ یکونوا معْجزین فی الْأرْض ایشان آن نیستند که از الله بیش شند در زمین زمین ازو باز گیرند یا خویشتن را در زمین ازو کوشند و ما کان لهمْ منْ دون الله منْ أوْلیاء و نیست ایشان را فرود از الله یاران یضاعف لهم الْعذاب ایشان را بر عذاب دنیا عذاب آخرت افزایند ما کانوا یسْتطیعون السمْع حق شنیدن نمى‏توانستند و ما کانوا یبْصرون (۲۰) و حق بنمى‏توانستند دید.


أولئک الذین خسروا أنْفسهمْ‏


ایشان آنند که بخویشتن زیان کردند. و ضل عنْهمْ ما کانوا یفْترون (۲۱)


و گم گشت آنچه بدروغ خدا مى‏خواندند


لا جرم أنهمْ فی الْآخرة هم الْأخْسرون (۲۲) براستى و سزا ایشان در آن جهان زیان کارتر همه زیان کاران‏اند.